کد مطلب:141969 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:153

زینب در کوفه
وقتی اهل بیت امام حسین علیه السلام بر ابن زیاد وارد شدند، حضرت زینب به صورتی كه كسی نمی شناخت بر این ملعون وارد شد، ابن زیاد سؤال كرد این چه كسی است، گفته شد او زینب دختر علی علیه السلام است، ابن زیاد رو به حضرت زینب كرد و گفت «الحمد لله الذی فضحكم و أكذب احدوثتكم؛ خدا را شكر كه خداوند شما را رسوا كرد و كارها و گفته های شما را ]این كه بر حق هستیم، و وحی بر این خاندان نازل می شود! و...[ را تكذیب كرد» حضرت زینب علیهاالسلام در جواب فرمودند «انما یفتضح الفاسقق و یكذب الفاجر و هو غیرنا؛ تنها شخص فاسق رسوا می شود و تنها شخص فاجر دروغ می گوید، و آن شخص ما نیستیم» سپس ابن زیاد گفت «كیف رأیت صنع الله بأخیك و اهل بیتك؛ حضرت در جواب فرمودند: ما رأیت الا جمیلا؛ هولاء قوم كتب الله علیهم القتل فبرزوا الی مضاجعهم؛ به جز خوبی چیزی ندیدم، آن ها افرادی بودند كه خداوند برای آن ها شهادت را تقدیر نموده بود، و به جایگاه و آسایشگاه خود نائل آمدند؛ و به زودی خداوند بین تو و آنها جمع می كند، آن موقع خواهی دید چه كسی گرفتار است؛ مادرت به عزایت بنشیند، یابن مرجانه!» [1] .

طبرسی در كتاب احتجاج خطابه های آتشین زینب علیهاالسلام را نگاشته است كه به پاره ای اشاره می شود. در آن روزی كه اهل بیت علیهم السلام را وارد كوفه كردند، مردم كوفه وقتی آن وضع سرهای بر نی و زنان و بیماری امام سجاد علیه السلام را مشاهده كردند گریان شدند. به ناگاه زینب دختر علی بن ابی طالب علیه السلام به آن جمع اشاره ای فرمود كه ساكت شوید. حذام اسدی گفت: به خدا سوگند، تا حال كسی را این قدر مصیبت دیده ندیده بودم كه این گونه
چون امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام در كمال آرامش سخن گوید، ناگاه به مردم اشاره فرمود كه ساكت شوید. پس از آن نفس ها در گلو پیچید و صدای زنگ ها ساكت و خاموش شد. پس از حمد و ثنای خدا و رسول فرمود: «اما بعد، یا اهل الكوفه، یا اهل الختل و الغدر و الخذل،...؛ اما بعد ای مردم كوفه! ای اهل شكستن عهد و پیمان! و...» [2] پس از این خطبه حضرت زینب علیهاالسلام بود كه وضع بازار كوفه به هم ریخت، همه پریشان و پشیمان از عمل خویش شدند. پیرمردی می گفت: «بابی و امی كهولهم خیر الكهول و نساؤهم خیر النساء و شبابهم خیر شباب و نسلهم نسل كریم و فضلهم فضل عظیم؛ پدر و مادرم فدایت! پیرانشان برترین پیرها، جوان هایشان بهترین جوانها و زنانشان برترین زنان و نسلشان نسلی بزرگوار و فضلشان برتری بزرگی است...» اینجا بود كه امام سجاد علیه السلام فرمود: «یا عمة! اسكتی ففی الباقی من الماضی اعتبار، و انت بحمد لله عالمة غیر معلمة، فهمة غیر مفهمة...؛ [3] ای عمه! ساكت باش كه در آیندگان از گذشتگان عبرتی است. به لطف و سپاس خدا، شما دانشمندی هستی كه استاد ندیده ای، اهل درك و درایتی هستی كه به شما آن را كسی نیاموخته». از این عبارت امام سجاد علیه السلام به عصمت حضرت زینب علیهاالسلام پی می بریم.


[1] بحارالانوار، ج 45، ص 115 - 116. و ر ك: امالي الصدوق، ص 146؛ مقتل الحسين خوارزمي، ج 2، ص 42.

[2] الاحتجاج، ج 2، ص 29؛ نفس المهموم، ص 247؛ اللهوف، ص 64.

[3] الاحتجاج، ج 2، ص 31؛ نفس المهموم، ص 248.